جهانگیری کارش سخت شد / کودتای اتحاد ملت در جبهه اصلاحات
تاریخ انتشار: ۱۳ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۳۷۱۱۶
برخلاف انتظارها که همگان گمان میکردند بهزاد نبوی بار دیگر بر جایگاه ریاست جبهه اصلاحات بنشیند، این آذر منصوری بود که رئیس جبهه اصلاحات شد. چهرهای که به اتخاذ مواضع خلاف منطق سیاستورزی آشتیجویانه شهره است و سیاست را بیشتر از منظر چریکبازی و مبارزهطلبی میبیند. بیراه نبود که چندی پیش فیاض زاهد، تحلیلگر مسائل سیاسی با اشاره به خوی مبارزهجویی منصوری گفت: «خانم منصوری از شکل یک عنصر صرفا مبارز و کنشگر سیاسی به یک رجل سیاسی یا یک بوروکرات سیاسی باید بدل شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اصلاحطلبان در چنبره چپها
ریاست منصوری بر جبهه اصلاحات که همزمان دبیرکلی یکی از رادیکالترین احزاب اصلاحطلب یعنی «اتحاد ملت» را نیز به عهده دارد، تازه آغاز راه کودتای اصلاحطلبان تندرو برای مصادره کل جبهه بود. پس از ریاست منصوری، محسن آرمین، نائب رئیس اول، طاهره نقیئی، نائب رئیس دوم، جواد امام، سخنگو و بدرالسادات مفیدی، دبیر جبهه اصلاحات شدند. هر چهار چهره مزبور جزو افرادی از اصلاحطلبان هستند که رویکردهای تند به عرصه سیاست دارند، با انتخابات سر آشتی ندارند و به اصطلاح در عداد تحریمطلبان جای دارند.
آرمین از چهرههای ارشد سازمان مجاهدین انقلاب پیش از انحلال در سال ۸۸ بود. او هماکنون عضو شورای مرکزی حزب توسعه ملی (بدیل سازمان مجاهدین انقلاب) است. طاهره نقیئی نیز از دیگر چهرههای رادیکالی است که در دور جدید فعالیتهای جبهه اصلاحات، برکشیده شد و به نائب رئیسی دوم جبهه رسید. نقیئی که هماکنون دبیرکل سازمان معلمان ایران است، اخیرا به اتهام اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت داخلی و خارجی و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی، به دادسرا احضار و برای او، پرونده قضایی تشکیل شد. جواد امام، دبیرکل مجمع ایثارگران نیز از چهرههایی است که رویکردهای رادیکال به سیاست دارد.
فرمان حجاریان، آغاز راه تندروها در جبهه اصلاحات
تغییرات اخیر در جبهه اصلاحات نشان میدهد که قاطبه اصلاحطلبان در آستانه انتخابات مجلس، تغییری در رویکردهای تحریمی و انحصاری خود ایجاد نکردهاند و همچنان بر مشارکت مشروط، تأکید دارند. تغییر و تحول اخیر در جبهه اصلاحات پس از آن انجام شد که سعید حجاریان از متفکرین تندروی موسوم به اصلاحطلب طی گفتوگویی، برای حضور اصلاحطلبان در انتخابات شرط و شروط گذاشت و در اظهارنظری شاذ و بیمبنا، استعفای دولت را شرطی اساسی برای مشارکت اصلاحات ذکر کرد. این اظهارنظر در حالی بود که علیالقاعده یک جریان سیاسی برای کنشگری باید حدود، ثغور و چارچوب حاکمیت را بپذیرد و بر اساس هنجارها و ارزشهای موجود، دست به اقدام بزند و عکس این ماجرا یعنی تمکین حاکمیت از خواست جریانات سیاسی، مضحک و بیاساس مینماید.
سلطه تحریمطلبها بر جبهه اصلاحات در شرایطی است که ایشان با بحران اعتبار در بدنه اجتماعی خود مواجهاند و پیش و بیش از تعیین تکلیف ترکیب رهبران خود، باید فکری به حال ریزش شدید هواداران خود کنند. این سلطه در حالی رقم خورده که طی دو سال گذشته، طیف نیروهای نسبتا عملگرا نظیر نبوی و مرعشی در رأس جبهه اصلاحات بودند و سعی داشتند لزوم حضور و مشارکت را در میان اصلاحطلبان جا بیندازند. تلاشی که موجب حمایت جمعی از احزاب و چهرههای حقیقی از عبدالناصر همتی در انتخابات ۱۴۰۰ شد که پیروزی در پی نداشت. پیش از این و در شورایعالی سیاستگذاری انتخاباتی اصلاحطلبان به ریاست محمدرضا عارف نیز همین طیف عملگرا، لیستی مجزا به سرلیستی مجید انصاری دادند که با توفیق مواجه نشد. بیشک دو شکست اخیر اصلاحطلبان در انتخابات مجلس یازدهم (اسفند ۹۸) و ریاستجمهوری سیزدهم، سنبه رادیکالها را پر زور ساخت و تدریجا موجب برکشیدن آنها در جبهه اصلاحات و تفوق نهایی اخیر آنها در ترکیب اخیر هیأت رئیسه جبهه شد.
انتقام از عملگرایان، زندهباد رادیکالیسم!
به بیان دیگر، رادیکالها، اصلیترین عامل شکست اصلاحطلبان و ریزش اجتماعی اصلاحات در دو انتخابات اخیر را تسامح عملگرایان با حاکمیت و مشارکت آنها به هر قیمت و هزینه میدانند. رادیکالها، حمایت از افرادی نظیر همتی را دون شأن اصلاحطلبی پیشرو (بخوانید تندرو) و از جنس دوم خرداد میدانند و معتقدند که امثال نبوی و کرباسچی با حد یقف قائل نشدن برای مشارکت، لطمهای بزرگ به اصلاحات زدند. در واقع کودتای اخیر اتحاد ملتیها و طیف نیروهای نزدیک به حزب اتحاد ملت را میتوان نوعی انتقام از خوی عملگرای امثال نبوی تلقی کرد که اصلاحات را به اندازه قامت امثال همتی، پایین آوردند.
کار سخت جهانگیری برای اجماع
اخیرا محمدعلی وکیلی از چهرههای اصلاحطلب (نزدیک به اصولگرایان میانه) در گفتوگویی اعلام کرد که امکان دارد اصلاحطلبان در تهران برای انتخابات مجلس آینده، سیاههای به سرلیستی اسحاق جهانگیری، معاون اول دولتهای یازدهم و دوازدهم بدهند. پیشتر کمالالدین پیرمؤذن دیگر چهره اصلاحطلب نیز اعلام کرد که عمده اصلاحطلبان با کسر خواستههای خود، برای ائتلاف با جریان علی لاریجانی به تفاهم رسیدهاند. با کنار هم قرار دادن این دو اظهارنظر و ترکیب هیأت رئیسه جبهه اصلاحات، میتوان به بغرنجی عملگرایان جهت اجماعسازی در درون اصلاحطلبان پی برد. به نظر میرسد کودتای رادیکالها در جبهه اصلاحات به ریاست منصوری، باب هر گونه مرافقت میان اصلاحطلبان را ببندد و شروعی بر دوری و مفارقت باشد. بیشک با سلطه افرادی نظیر منصوری، آرمین، جواد امام، مفیدی و نقیئی، کار امثال جهانگیری سخت خواهد شد و رویکرد ائتلاف و وحدت با سایر نیروهای نزدیک به گفتمان اصلاحات (راست میانه) جای خود را به رادیکالیسم امثال تاجزاده و فائزه هاشمی خواهد داد. با این وضعیت، اصلاحات باید منتظر تداوم انزوای خود در سپهر سیاسی ایران باشد.
بیشتر بخوانید:
۲۱۶۲۲۰
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1785492منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: شورای هماهنگی جبهه اصلاحات آذر منصوری بهزاد نبوی اصلاح طلبان جبهه اصلاحات اصلاح طلبان رادیکال ها اصلاح طلب نقی ئی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۳۷۱۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۵ رقیب قالیباف در کرسی ریاست مجلس /تندروها به صف شدند /وزیر احمدی نژاد هم هست
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، بعد از برگزاری دوازدهمین دوره انتخابات مجلس، تکلیف ۲۴۵ کرسی برای ۴ سال آینده مشخص شد و ۴۵ کرسی باقیمانده نیز در ۲۱ اردیبهشت تعیین میشوند بنابراین اکنون بیش از دو سوم ترکیب مجلس آینده مشخص شده است.
بنابر گزارش ایسنا، از همان ابتدای اعلام نتایج انتخابات، موضوع اصلی در محافل سیاسی تعیین «رئیس مجلس دوازدهم» بود. موضوعی که هم در رسانهها پیگیری شد، هم چهرههای سیاسی داخل و خارج مجلس را به واکنش واداشت و هم زمینه جناحبندیها در این باب را فراهم کرد؛ این روند در روزهای پس از برگزاری انتخابات مجلس آنقدر سرعت گرفت که به موازات اعلام نتایج در مهمترین حوزههای انتخابیه، اسامی چهرههایی برای تکیهزدن به صندلی ریاست مجلس شنیده میشد. با نزدیکشدن به شروع کار مجلس آینده اما این رقابتها رنگوبوی بیشتری گرفته و خبرها حکایت از برگزاری جلسات متعدد رسمی و غیررسمی برای تصمیمسازی درباره ریاست مجلس آینده دارد.
برمبنای آنچه برخی منتخبان مجلس آینده میگویند، افرادی چه به صورت مستقیم و چه غیرمستقیم برای ریاست مجلس اعلام آمادگی کردند که از جمله آنان می توان از «محمدباقر قالیباف»، «منوچهر متکی»، «مجتبی ذوالنوری»، «مرتضی آقاتهرانی»، «حمید رسایی» و «حمیدرضا حاجیبابایی» نام برد. شنیدهها از راهروی مجلس هم نشان میدهد این چهرهها برای جلب نظر سایر منتخبان، جلساتی برگزار کردهاند؛ روندی که در آن، طرح وعدههایی برای گرفتن رای از منتخبان مجلس آینده هم دور از ذهن نیست.
باتوجه به رقابت تنگاتنگ جریانهای مختلف اصولگرایی در انتخابات مجلس دوازدهم و حضور کاندیداهای آنان در بهارستان، انتظار میرود صحنه رقابت نهتنها برای کسب کرسی ریاست که برای کرسی نایب رئیسی، سایر اعضای هیأت رئیسه مجلس و حتی رؤسای کمیسیونهای تخصصی مجلس نیز جدیتر شود و در نهایت فضای کلی مجلس دوازدهم را به سمتوسویی هدایت کند که در آن کمتر شاهد یکدستیهایی از نوع مجلس یازدهم باشیم.
در چنین شرایطی، اینکه کاندیداهای هر کدام از این کرسیهای ریاست، گوشهچشمی به نتایج دوره دوم انتخابات مجلس داشته باشند تا با رایزنیها بتوانند نظر آنان را به خود جلب کنند، نهتنها تصور بعیدی نیست که به نظر میرسد تاثیر سرنوشتسازی هم بر ترکیب نهایی هیات رئیسه و روسای کمیسیونهای مجلس دوازدهم برجای بگذارد.
۲۷۲۱۵
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900135